کليک کنيد">


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : جمعه 11 ارديبهشت 1398
بازدید : 3523
نویسنده : اهل سنت و جماعت

 

طبرانی از مو درک روایت نموده که گفت:من با پدرم حج نمودم

هنگامی که به منی وارد شدیم با یک گروهی برخوردیم.از

پدرم پرسیدم:این گروه کیست؟ گفت:این یک بی دین است

.................................

ادامه ماجرا را در (ادامه مطلب)بخوانید

 



:: برچسب‌ها: منی , در منی , گروه , دعوت به اسلام , پیامبر , طبرانی , حج ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1398
بازدید : 3638
نویسنده : اهل سنت و جماعت

 

از عبدالله بن وابصه عبسی از پدرش و او از پدربزرگش روایت نموده

که گفت:پیامبر (ص)در اقامت گاه های ما در منی آمد-و ما در این

موقع در جمره اولی که نزدیک مسجد خیف واقع است اقامت داشتیم

او در حالی سوار برشترش آمد که زید بن حارثه پشت سر وی سوار بود

و ما را به سوی اسلام دعوت نمود به خدا سوگنددعوت وی را نپذیرفیم

و در ما آن گاه خیری وجود نداشت وی میگوید: ما ازوی و از دعوتش در 

موسم شنیده بودیم او ما را دعوت کرد ولی ما دعوتش را قبول ننمودیم

در این موسم میسره بن مسروق عبسی نیز با ما همراه بود وی گفت

من به خدا سوگند یاد می کنم که اگر این مرد را تصدیق نماییم و او را به

دیار خود ببریم این عمل نیکویی خواهد بود و من به خدا سوگند یاد می کنم

که دین و کار وی غالب و پیروز خواهد شد و به همه جاها خواهد رسید

قوم در پاسخ  گفتند: ............................................

ادامه ماجرا را در (ادامه مطلب) مشاهده نماید.



:: برچسب‌ها: بنی عبس , عبس , پیامبر , دعوت , عبدالله بن وابصه , مسجد خیف , خیف , اقامت , حج ,
تاریخ : سه شنبه 8 ارديبهشت 1398
بازدید : 4093
نویسنده : اهل سنت و جماعت

 

از عبدالله بن کعب بن مالک(رضی الله عنهما)روایت است که گفت:

پیامبر(ص)مدت سه سال بعد از بعثت خود مخفیانه به سر برد و در

سال چهارم دعوت خود را آشکار نمود. به مدت ده سال در موسوم

های حج دعوت مینمود ، و به دنبال حجاج در اقامت گاه های آنان در

عکاظ مجنه و ذی المجاز(1) رفته آنها را فرا می خواند تا از وی حمایت

نمایند،تا باشد پروردگارش را تبلیغ نماید ، و برای آنها اذعان می نمود که

پاداش این نصرت برای آنها جنت است. اما هیچ کسی رانمی یافت تا وی

را یاری و نصرت نماید، حتی از قبایل و جاهای آنها جداگانه می پرسید

وآنها را دعوت می کرد ، تا این که به بنی عامر بن صعصعه رسید ،اذیت

و آزاری را که از آنها دید از هیچ کس ندیده بود به حدی که او از نزد آنها

بیرون رفته بود ولی با این همه او را از پشت میزدند، تا این که به بنی

محارب بن خصفه رسید در میان آنها پیرمردی را یافت که یک صد و بیست

سال عمر داشت پیامبرخدا(ص) با وی صحبت نمود و او را به اسلام دعوت

نمودو از وی خواست تا از او حمایت نماید، تا پیام رسالت پروردگارش را

تبلیغ نماید. آن پیرمرد پاسخ داد:ای مرد قومت از احوال تو بهتر اگاهند به

خدا قسم کسی که تو را به خانه خود ببرد به این معناست که بدترین

چیزی را از«موسم»با خود برده است. ......................................

ادامه ماجرا را در (ادامه مطلب)مشاهده نماید



:: برچسب‌ها: دعوت , اسلام , قبیله , حج , عرب , ابو لهب , عکاظ , ذی المجاز , رسالت , بنی عامر , بنی محارب ,

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 21 صفحه بعد

اهل سنت جاسک
</div></div>
<div class=

با سلام لطفا از گذاشتن نظرات تبلیغاتی و غیر مزتبط با مطلب خوداری فرماید که تایید نخواهند شد

دوست دارید چه مطالبی بیشتر در وب سایت قرار گیرد؟

RSS

Powered By
loxblog.Com